استیکر دیواری حیوانات ایرانی و سنتی پرنده افسانه ای و اساطیری ایران سیمرغ یا ققنوس The Legendary Bird Phoenix Wallstickers کد h346
برچسب دیواری حیوانات ایرانی و سنتی پرندۀ افسانهای و اساطیری ایران ققنوس یا سیمرغ
The Legendary Bird Phoenix Wallstickers
استیکر ققنوس Phoenix Sticker؛ سیمرغ پرنده افسانهای در اساطیر ایران، یونان، مصر و چین، نماد جاودانگی و عمر دگربار
(توجه: ابعاد ذکر شده بنا به چیدمانی است که در تصویر مشاهده میکنید، با تغییر در چیدمان این ابعاد نیز تغییر خواهند کرد)
• جنس محصول P.V.C پشت چسب دار (عدم تغییر رنگ در برابر عوامل محیطی)
• برچسب ضد آب و رطوبت (۱۰۰% قابل شستشو با تمامی شوینده ها)
• قابل نصب بر روی تمامی سطوح صاف مانند دیوار، شیشه، آینه، ام دی اف، سنگ، سرامیک، بدنه اتومبیل
توجه: به شدت از نصب برچسب ها روی دیوار های گچی ، رنگ های پوسیده و خراب و بدون زیرکاری خودداری کنید
• برای مشاهده نمونه رنگ ها به قسمت رنگ بندی استیکر مراجعه نمایید
• برای یادگیری روش چسباندن راهنمای نصب را ببینید
• برای تغییر ابعاد استیکر به واتساپ پیام بفرستید
- برچسب دیواری در کرج، برچسب دیواری در تهران، برچسب دیواری در آذربایجان شرقی، برچسب دیواری در تبریز، برچسب دیواری در آذربایجان غربی، برچسب دیواری در ارومیه، برچسب دیواری در اردبیل، برچسب دیواری در اصفهان، برچسب دیواری در البرز، برچسب دیواری در ایلام، برچسب دیواری در بوشهر، برچسب دیواری در چهارمحال و بختیاری، برچسب دیواری در شهر کرد، برچسب دیواری در خراسان جنوبی، برچسب دیواری در بیرجند، برچسب دیواری در خراسان رضوی، برچسب دیواری در مشهد، برچسب دیواری در خراسان شمالی، برچسب دیواری در بجنورد، برچسب دیواری در خوزستان، برچسب دیواری در اهواز، برچسب دیواری در زنجان، برچسب دیواری در سمنان، برچسب دیواری در سیستان و بلوچستان، برچسب دیواری در زاهدان، برچسب دیواری در فارس، برچسب دیواری در شیراز، برچسب دیواری در قزوین، برچسب دیواری در قم، برچسب دیواری در کردستان، برچسب دیواری در سنندج، برچسب دیواری در کرمان، برچسب دیواری در کرمانشاه، برچسب دیواری در کهگیلویه وبویراحمد، برچسب دیواری در یاسوج، برچسب دیواری در گلستان، برچسب دیواری در گرگان، برچسب دیواری در گیلان، برچسب دیواری در رشت، برچسب دیواری در لرستان، برچسب دیواری در خرم آباد، برچسب دیواری در مازندران، برچسب دیواری در ساری، برچسب دیواری در مرکزی، برچسب دیواری در اراک، برچسب دیواری در هرمزگان، برچسب دیواری در بندر عباس، برچسب دیواری در همدان، برچسب دیواری در یزد
کسب و کار هیراد در مركز توسعه تجارت الكترونیكی وزارت صنعت، معدن و تجارت شناسایی شده و دارای نماد اعتماد الكترونیكی میباشد
استیکر دیواری حیوانات ایرانی و سنتی پرنده افسانه ای و اساطیری ایران سیمرغ یا ققنوس The Legendary Bird Phoenix Wallstickers کد h346
ابعاد | |
---|---|
ابعاد(cmطول cm xارتفاع) : | 50*60 / 80*100 (+ 1,500,000 ریال) |
رنگ | |
رنگ : | مشکی / سفید / کرم / زرد کمرنگ / زرد پررنگ / پرتقالی / نارنجی / آجری / صورتی / سرخابی / قرمز کم رنگ / قرمز پر رنگ / زرشکی / قهوه ای / بنفش کم رنگ / بنفش پر رنگ / یاسی / سبز کم رنگ / سبز پر رنگ / آبی فیروزه ای / آبی کم رنگ / آبی پر رنگ / سورمه ای / طوسی تیره / طوسی روشن / نقره ای مات (+ 300,000 ریال) / طلایی مات (+ 300,000 ریال) |
ویژگی ها | |
جهت استیکر : | بدون تغییر / قرینه شود |
جنس : | برچسب PVC (پشت چسبدار، ضد آب) |
کد محصول | h346 |
وزن | 600 گرم |
نقد و بررسی استیکر دیواری حیوانات ایرانی و سنتی پرنده افسانه ای و اساطیری ایران سیمرغ یا ققنوس The Legendary Bird Phoenix Wallstickers کد h346
- سیمرغ
سیمُرغ نام یک پرندهٔ اسطورهای-افسانهای ایرانی است، شاید بتوان سیمرغ را از مهمترین موجودات در ادب پارسی برشمرد، دانشمندان زیادی از دیرباز به این پرنده در اساطیر ایرانی و شباهتهای آن با مرغان دیگری همچون شاهین، گرودای هندی، وارغن، کرشیفت، امرو و کمروی اوستایی، چمروش و کَمَک، عنقای عربی، هما و ققنوس در ادب پارسی، فونیکس یونانی، انزوی اکدی، و سیرنگ در ادبیات عامیانه پرداختهاند، سیمرغ نقش مهمّی در داستانهای شاهنامه دارد، کُنام (آشیانه) او کوه اسطورهای قاف بوده دانا و خردمند است و به رازهای نهان آگاهی دارد زال را میپرورد و همواره او را زیر بال خویش پشتیبانی میکند، سیمرغ رستم را در نبرد با اسفندیار یاری میرساند، جز در شاهنامه دیگر شاعران پارسیگوی نیز سیمرغ را چهرهٔ داستان خود قرار دادهاند، از جمله منطق الّطیرعطّار نیشابوری نیز از آن دستهاند، نام سیمرغ از دو کلمۀ Marɘγo و Saena تشکیل شده که بخش اوّل (Marɘγo) به مرغ و بخش دوّم (Saena) به سی تبدیل شده که آنرا به شکل سیمرغ در آورده است، ریشۀ کلمۀ سی به معنای عقاب بوده و در نام سیندخت در شاهنامه باقی مانده است، سیمرغ پرندهای شگرف و اسطورهای است که جلوههای متفاوت و خارقالعادّه در عرصۀ افسانه، حماسه، فلسفه، عرفان، پزشکی و به طور کلی در فضای فرهنگ ایرانی داشته است، سیمرغ واژهای فارسی و مخفف سین مرغ ، نشان سیمرغ نگاره ایست با ساختاری پیچیده، مرغی افسانهای با دُم طاووس، بدن عقاب و سر سگ و پنجههای شیر در نمارهها و در کتب و نقوش به شکل پرندههای شکاری، نشان سیمرغ در دورۀ ساسانی بر بسیاری از جامها و ظرفها نقش بسته، نگارههای کشف شده بر بخش غربی دیوار افراسیاب در شهر سمرقند شاه یا شاهزادهای را نمایش میدهند که همان طرح همانند جامۀ خسرو پرویز بر دیوار طاق بستان روی جامهاش نقش بسته، پژوهشگر نگارههای دیوار افراسیاب پروفسور مارکوس موده استاد انستیتوی باستانشناسی و هنر شرقی دانشگاه مارتین لوتر آلمان در پژوهش خود یادآور شده که به دلیل وجود این نگاره بر پیکره خسرو بر طاق بستان ممکن نیست نشانی ساده بوده باشد او همچنین شبیه بودن کلاه در این دو پیکره را دلیل دیگری برمهم بودن شخصیت گمنام نقش بسته بر دیوار افراسیاب میداند و درادامه به این نتیجه رسیده که نگاره سیمرغ به احتمال بسیار پیکر یزدگرد سوّم آخرین شاه ساسانی را نشان میدهد چون تاریخ تقریبی ساخت آن نگارهها با سالهای پایانی شاهنشاهی ساسانی منطبق، و همچنین از بین ۱۰۰ پیکرۀ نقش بسته بر آن دیوار تنها ۱ نفر جامه اش به این نشان آراسته است، جام ابریشمی یا کفتان دیگری از پایان دورۀ ساسانی در موزه سرنوچی پاریس با همان نقش به نمایش گذاشته شده، شماری تکه پارچه ابریشمی، کاشیها و ظرفهای سیمین و زرّین آن دوران نیز سیمرغ را در همان قالب و همان نقش نشان میدهند، پیشینه حضور این مرغ اساطیری در فرهنگ ایرانی به دوران باستان میرسد، سیمرغ پس از اسلام هم در حماسههای پهلوانی هم در آثار عرفانی حضور مییابد، سیمرغ در شاهنامهٔ فردوسی دو چهرهٔ متفاوت یزدانی: در داستان زال و اهریمنی در هفت خوان اسفندیار دارد زیرا همهٔ موجودات ماوراء طبیعت نزد دوگانه پرستان متضاد هستند، سیمرغ اهریمنی بیشتر یک مرغ اژدها است فاقد استعدادهای قدسی سیمرغ یزدانی است و به دست اسفندیار در خوان پنجم کشته میشود البتّه عدهای این تضاد را برآمده از اختلافات دینی اسفندیار با خاندان رستم میدانند، سیمرغ مظهر خِرد تمام و بینقص است که پاسخ تمام پرسشها را در خود دارد و اسفندیار فره ایزدی دارد و رسالت انتشار مذهب بر دوش اوست که در مسیر تعالی خود سیمرغ را از میان برمیدارد، ورود سیمرغ یزدانی به شاهنامه با تولد زال آغاز میشود، سام پدر زال فرمان میدهد فرزندش را که با موهای سپید به دنیا آمده در صحرا رها کنند تا از بین برود سیمرغ به سبب مِهری که خدا در دلش میافکند زال را به آشیانه میبرد و میپرورد سرانجام وقتی سام به دنبال خوابی که دیدهاست به پای البرز کوه جایگاه سیمرغ به سراغ زال میآید سیمرغ بعد از وداع با زال پری از خود را به او میدهد تا به هنگام سختی از آن استفاده کند، سیمرغ دو جا در شاهنامه کمکهای مهمی به زال میکند یکی به هنگام به دنیا آمدن رستم که به علت درشت بودن تولدش با مشکل مواجه شده است و سیمرغ با چاره جویی به هنگام این مشکل را بر طرف میکند و دیگری به هنگام نبرد رستم و اسفندیار است که رستم ناتوان از شکست دادن اسفندیار با روشی که سیمرغ به او میآموزد موفّق میشود اسفندیار را در نبرد مغلوب کند سیمرغ هم چنین زخمهای بدن رستم و رخش را درمان میکند، اگرچه در شاهنامه سیمرغ به منزلهٔ موجودی مادّی تصور میشود امّا صفات و ویژگیهای کاملاً فراطبیعی دارد ارتباط او با این جهان تنها از طریق زال است
- ققنوس
قُقنوس (Phoenix) پرندهٔ افسانهای است که در اساطیر ایران، یونان، مصر و چین از آن نام برده شده است، گفته میشود که ققنوس مرغی نادر و تنها است و جفت ندارد امّا هر هزار سال یکبار بر تودهای بزرگ از هیزم بال میگشاید و آواز میخواند و چون از آواز خویش به وجد و اشتیاق آمد به منقار خویش آتشی میافروزد و با سوختن در آتش تخمی از وی پدید میآید که بلافاصله آتش میگیرد و میسوزد و از خاکستر آن ققنوسی دیگر متولّد میشود، ققنوس در اغلب فرهنگها نماد جاودانگی و عمر دگربار تلقّی شده است از جمله در مورد او گفته شده: اشک ققنوس زخم را درمان میکند ققنوس صدای دل نشینی دارد، موسیقی از آوای او پدید آمده است، گرچه ققنوس در اساطیر ملل آسیایی همچون چین و ایران جایگاه ویژهای دارد امّا برخی معتقدند که اسطورهٔ ققنوس از مصر باستان برخاسته به یونان و روم رفته و هم سو با باورهای مسیحیت شاخ و برگ بیشتری یافته است، علّامه دهخدا در توصیف ققنوس نوشتهاست: گویند ققنوس ۱۰۰۰ سال عمر کند و چون ۱۰۰۰ سال بگذرد و عمرش به آخر آید هیزم بسیار جمع سازد و بر بالای آن نشیند و سرودن آغاز کند و مست گردد و بال برهم زند چنانکه آتشی از بال او بوجود آید و در هیزم اُفتد و خود با هیزم بسوزد ، طیِّ ۸ قرن قبل از میلاد مسیح در ۹ مرجع از پرندۀ ققنوس نام برده شده که هشت مورد آن از طریق نقل قول مؤلفان بعدی به ما رسیده و فقط یک مورد اثر هردوت مورخ یونانی ۴۸۴ تا ۴۲۴ قبل از میلاد با شرح کامل محفوظ مانده است، یونانی دیگری به نام کلودیوس آلیانوس (Claudius Aelianus) مشهور به آلیان (Aelian) نیز ۲۰۰ سال بعد از میلاد مسیح در مورد ققنوس نوشته است: ققنوس بدون کمک از علم حساب یا شمردن با انگشت، حساب ۵۰۰ سال را درست نگه میدارد زیرا او از طبیعتی که عقل کلّ است همه چیز را میآموزد، با آنکه اطلاع در مورد ققنوس لازم به نظر میرسد گمان نمیرود در میان مصریان کسی بداند که ۵۰۰ سال چه وقت به سر میرسد ولی دستکم ما باید بدانیم که مصر کجاست و هلیوپولیس که مقصد ققنوس است در کجا قرار دارد و این پرنده پدرش را درون چه نوع تابوت میگذارد و در کجا دفن میکند، این مورخ بر اساس متن انگلیسی والد ققنوس را پدر میخواند ولی از ققنوس به صیغه خنثی (it) نام میبرد، مؤلفان بعدی برای ققنوس غالباً از صیغه تأنیث استفاده کردهاند امّا از آنجا که این پرندۀ افسانهای تک و منحصربهفرد بوده و زاد و ولد آن از جفتگیری ناشی نمیشده بنابراین بحث در مورد جنسیت آن چندان مهم به نظر نمیرسیده است، مورخی رومی به نام پوبلیوس اوویدیوس ناسو مشهور به اووید نخستین رومی است که دربارهٔ ققنوس به زبان لاتین مطلب نوشته است، در نوشتهٔ او آمدهاست: چه بسیار مخلوقاتی که امروزه بر روی زمین راه میروند امّا در ابتدا به شکل دیگری بودهاند، فقط یک موجود هست که تا ابد همان طوری که از نخست بوده باقی خواهد ماند یعنی طیِّ سالیان مدید بدومن آن که تغییری کرده باشد باقی میماند و سرانجام نیز پس از نابودی دگربار به همان شکل اولیهٔ خویش متولّد میشود. این پرنده، پرندهای است که آشوریها یا به تعبیر برخی منابع احتمالاً سوریها یا فنیقیها آن را ققنوس مینامند این پرنده دانه و علف معمولی نمیخورد ولی از عصارهٔ میوهها و از ادویۀ خوشبوی کمیاب میخورد، وقتی ۵۰۰ ساله شد بر بالای نخل بلندی آشیان میسازد و با چنگالش از مرغوبترین موادّ از پوست درخت گرفته تا دارچین و دیگر ادویه و صمغ برای خود بستری میسازد و بعد میمیرد و روحش با دود و بخار معطّر به دوردست سفر میکند و داستان چنین ادامه مییابد که سپس از سینه بدن بیجان او ققنوس کوچکی سر برمیکشد تا آنطور که میگویند ۵۰۰ سال دیگر زندگی کند و در آن زمان که پس از سن و سالی شهامت لازم را پیدا کرد تخت و آشیانش را که مدفن پدرش هست بر فراز نخلی رفیع به حرکت درمیآورد و سفر به شهر آفتاب را شروع میکند همان جایی که در معبد آفتاب آشیان ققنوس خوش میدرخشد، از مجموع آنچه در فرهنگ اروپایی پیرامون ققنوس آمده است میتوان دو روایت کلّی در مورد ققنوس ارائه داد: اوّل اینکه ققنوس از بدن بیجان پدرش به وجود میآید و جسد پدرش را به شهر هلیوپولیس میبرد و در قربانگاه معبد آفتاب میسوزاند و روایت دیگر اینکه ققنوس در تلّی از چوب و خاشاک خوشبو آتش میافکند بال میزند و شعله میافروزد خود در آتش میسوزد و از خاکسترش ققنوسی دیگر زاده میشود پس بهطور خلاصه میتوان در مورد این اسطوره در فرهنگ اروپایی گفت: ققنوس در آتش میسوزد و دیگر بار از خاکستر خود زاده میشود، در همین ارتباط در زبان انگلیسی مثلی بدین مضمون رایج است که: هر آتشی ممکن است ققنوسی دربرداشته باشد، طیِّ نخستین قرن میلادی روی هم ۲۱ بار توسط ده مؤلف از ققنوس یاد شده است، از مجموع این منابع چنین بر میآید که خاستگاه اسطوره ققنوس تمدن قدیم مصر بوده و بعدها به ترتیب در تمدنهای یونانی، رومی و مسیحی دربارهٔ آن سخن گفتهاند، در میان مصریان، اسطورۀ ققنوس در اصل اسطورۀ خورشید بوده که بعد از هر شب دگر بار در سحرگاه طلوع میکند و نام شهر هلیوپولیس در نوشتۀ هردوت نیز باید در همین ارتباط باشد، مصریان ققنوس را پرندۀ مقدسی میدانند که بسیار نادر است، به روایت مردم شهر هلیوپولیس ققنوس هر ۵۰۰ سال یکبار آن هم پس از مرگ ققنوس قبلی در مصر ظاهر میشود از این پرنده تنها برخی تصاویر موجود است و آن طور که از شکل و اندازهٔ او در این تصاویر بر میآید، بال و پرش بخشی قرمز و بخشی زرد طلایی است و اندازه و شکل عمومی آن مانند عقاب است، داستانی عجیب هم از کار این پرنده گفته میشود و آن اینکه پرنده جسد پدر خود را که با نوعی صمغ گیاهی خوشبو اندود شده همهٔ راه از سرزمین عرب تا معبد آفتاب با خود میآورد و آن را در آن جا دفن مینماید، میگویند برای آوردن جسد ابتدا گلولهای آن قدر بزرگ که بتواند آن را حمل نماید از جنس آن صمغ گیاهی میسازد بعد توی آن را خالی میکند و جسد را در آن میگذارد و دهانه آن را با صمغ تازه مسدود میکند و آنگاه گلوله را که درست همان وزن اوّلیه خود را پیدا کرده است به مصر میآورد و در حالی که تمامی رویۀ گلوله از صمغ پوشانده شده آن را همانطور که گفته شد درون معبد آفتاب میگذارد، در اساطیر ایران قُقنوس یا قُقنُس معرب کلمهٔ یونانی کوکنوس (Kúknos) و به معنی قو (Swan) همتای کلمهٔ هند و اروپایی و چینی فونیکس است و چنین مینماید که شکل آن ترتیب و برآیندی از قرقاول، مرغ چینی و آمیزهٔ آن با دیگر مرغان اسطورهای است، این مرغ در روایتهای ایرانی نیز همچون روایتهای هند واروپائی مرغی نادر و تنها است که او را جفتی نیست و در نتیجه از او زایشی نیز پدید نخواهد آمد، ققنوس ۱۰۰۰ سال زندگی میکند و چون عمرش به پایان میرسد تودهای بزرگ از هیزم فراهم میآورد و با نشستن بر آن توده چندان آواز میخواند که از آواز خود به وجد میآید و با برهم زدن بال و به یاری منقار آتشی میافروزد و با سوختن در آتش از وی تخمی پدیدار میشود و بدینسان ققنوسی دیگر زاده میشود، در فرهنگ اسطورهای چین ققنوس با نام فنگ هوانگ یا پرندهٔ سرخ شناخته میشود که از جنس آتش است و نماد تابستان و جنوب محسوب میشود که خشکسالی آفرین میباشد، به همین دلیل ققنوس دربردارندهٔ عنصر منفی و مادینگی جهان است و نماد ملکه محسوب میشود، در برابر ققنوس اژدها قرار میگیرد که همیشه در اساطیر چین نمایندهٔ خاقان به شمار میآید در اساطیر چین ققنوس در فوارهای از آب زلال تن میشوید و با گذشتن از بلندای کوه گون لون هر شامگاه در غارهای دان آرام مییابد، بر مبنای روایات چینی ققنوس کمتر تا سطح زمین پرواز میکند و هرگاه که چنین کند همهٔ مرغان گرد او جمع میشوند، بر اساس روایت کویاجی دربارهٔ ققنوس وی بر سطح زمین نمینشیند امّا هرگاه که بر سطح زمین بنشیند بر یک پای میرقصد برخی احتمال دادهاند که ققنوس چینی همتای شانگ شانگ یا مرغ باران در روایت کنفوسیوس باشد حال آنکه شانگ شانگ یا مرغ باران پرنده ایست که نماد یین محسوب میشود امّا ققنوس بهطور معمول نماد یانگ تلقی شده است، ققنوس در اساطیر چین نماد شادمانی و خُرسندی و نشانهٔ رضایت آسمان است، اژدها در این اساطیر روح باران و نماد خاقان است و ققنوس نماد ملکه و جنوب و یاور کشاورزان است، در اساطیر چین پرندۀ سرخ یا ققنوس نمادِ جنوب و مورد نیایش بود، ققنوس بعدها جای خود را به قرقاول داد این پرنده در نقشهای برجای مانده دارای منقار خمیده، پنجهٔ بلند و تیز به شکل پرندگان شکاری بود و یاری دهندهٔ کشاورزان مزارع خشک جنوب بهشمار میآمد در اساطیر چین ققنوس دیگری موسوم به چی سانگ یا ققنوس کوهساران نیز وجود دارد این ققنوس به روزگار دودمان جو نقشهٔ رودها را به یو پیشکش کرد، پرندۀ اسطورهای نمادی است برای توسعۀ درونی فردی و حتی جمعی یک شرکت تجاری میتواند از ققنوس برای توسعۀ خودش الهام بگیرد همینطور یک هنرمند و حتّی یک کارگر ساده، همۀ ما انسانها میتوانیم از قصۀ خودشکوفایی ققنوس بیاموزیم، همین چندگانگی پرندۀ افسانهای ققنوس است که در هر نسلی به یک شکل و شیوه نو محرک تحرکات جمعی و فردی و حتّی تجاری و اقتصادی مردم میشود
تفاوت ققنوس با سیمرغ در افسانهها
سیمرغ نماد خیر جمعی و رویکردهای اجتماعی و حرکتهای گروه است مثلاً در داستان منطقالّطیر، ۳۰ پرندهای که به دنبال یافتن سیمرغ هستند و تا آخر مسیر میمانند متوّجه میشوند که خودشان سیمرغ هستند و با پیوستن به یک کلّیت، سیمرغ را میآفرینند، ققنوس نماد عقل فردی و رهبری شخصی است، ققنوس به تنهایی تصمیم میگیرد که چه وقت موقع اعلام ورق خوردن تاریخ است و همان زمان هم خودش را به آتش میکشد تا پرندهای جوان از سینۀ سوختهاش از نو متولّد شود
نظرات کاربران درباره استیکر دیواری حیوانات ایرانی و سنتی پرنده افسانه ای و اساطیری ایران سیمرغ یا ققنوس The Legendary Bird Phoenix Wallstickers کد h346
نظری در مورد این محصول توسط کاربران ارسال نگردیده است.
اولین نفری باشید که در مورد استیکر دیواری حیوانات ایرانی و سنتی پرنده افسانه ای و اساطیری ایران سیمرغ یا ققنوس The Legendary Bird Phoenix Wallstickers کد h346 نظر می دهد.